• وبلاگ : سلام بهونه قشنگ من براي زندگي
  • يادداشت : هزاران درد دارم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    يار من همسر گرفت و عشق من بر باد رفت
    ياد من از ياد برد و با رقيبم شاد رفت

    آنهمه عشق و اميد و عهدها در خاک شد
    آنهمه سوز و گداز و اشکها از ياد رفت

    با سرود آه من بزم عروسي ساز کرد
    با جهيز اشک من در خانه داماد رفت

    دلبري پيمان شکست و عاشقي از داغ سوخت
    مرغکي در دام ماند و شادمان صياد رفت

    باده خوشبختي و شادي من بر خاک ريخت
    لاله اميد من پر پر شد و بر باد رفت

    آنکه عشقش از ازل با هستيم پيوند يافت
    آنکه مهرش تا ابد در جان من افتاد رفت

    آنکه در افسونگري کرد آنهمه غوغا گريخت
    آنکه در عاشق کشي کرد اينهمه بيداد رفت

    گفتمش پس عشق من ؟ با خنده گفت اي واي مرد!
    گفتمش پس يار من ؟ با عشوه گفت اي داد رفت!