سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام بهونه قشنگ من برای زندگی

قاصدک ،هان چه خبر آوردی 
  از کجا . وز که خبر آوردی ؟ 
خوش خبر باشی ...اما.....اما ...
گرد بام و در من بی ثمر میگردی 
  انتظار خبری نیست مرا ....
نه ز یاری – نه ز دیار و دیاری – باری 
برو آنجا که بوَد چشمی و گوشی با کس 
برو آنجا که تو را منتظرند 
قاصدک در دل من همه کورند و کرند 

دست بردار از این در وطن خویش غریب 
قاصدِ تجربه های همه تلخ 
  با دلم می گوید 
که دروغی ...تو دروغ 
که فریبی... تو فریب 
قاصدک ! هان ولی ....آخر ....ایوای 
راستی . آیا رفتی با باد ؟
با توام .آی ! کجا رفتی ؟ آی ....؟ 
راستی آیا جایی خبری هست هنوز 
مانده خاکستر گرمی جایی....؟؟؟
قاصدک ابرهای همه عالم شب و روز در دلم میگریند .

نوشته شده در یکشنبه 88/5/4ساعت 11:8 عصر توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin