سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام بهونه قشنگ من برای زندگی

امروز ( یک شنبه ) تولدمه ! سورپرایزم کنید دیگه , یالا ...
! آریا !

نوشته شده در شنبه 88/7/18ساعت 11:31 عصر توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

میگه عشق کشکه !

یکی تو جوابش می گه پس  زندگیم آشه !

آش بی کشکم میشه خوردش اما زیاد  خوشمزه نیست !

توجه :انتشار این پدیده به منزله ی تایید یا تکذیبش نیست +


نوشته شده در شنبه 88/7/11ساعت 12:40 صبح توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

میگه زن جماعت مکر داره .نه یکی نه دوتا ?? تا داره .آخریشم
گریه شه

! اندرونی: بعضی ها چرا آخرشون اولشونه
؟هوم؟


نوشته شده در شنبه 88/7/11ساعت 12:37 صبح توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

ساعتیست وبلاگ می خوانم. یک مطالب درست درمان و بدرد بخور
نمی بینم.

وبلاگهایی که مدت نسبتا زیادی خواننده شان بودم خط فکرشان برایم رو شده .جذاب نیستند .

جذاب نیستیم .چرا دیگر جذاب
نیستیم ؟!

کلیشه + !


پ.ن:فاجعه!!!! !


نوشته شده در شنبه 88/7/11ساعت 12:36 صبح توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

تو را به جای همه کسانی که نشناخته ام دوست می دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
برای برفی که اب می شود دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که دوست نداشته ام دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
برای اشکی که خشک شد و هیچ وقت نریخت
لبخندی که محو شد و هیچ گاه نشکفت دوست می دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست می دارم
برای پشت کردن به ارزوهای محال
به خاطر نابودی توهم و خیال دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به خاطربوی لاله های وحشی
به خاطر گونه ی زرین افتاب گردان
برای بنفشیه بنفشه ها دوست می دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه کسانی که ندیده ام دوست می دارم
تورا برای لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شیرین خا طره ها دوست می دارم
تورا به اندازه ی همه ی کسانی که نخواهم دید دوست می دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ی ستاره های اسمان دوست می دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه ان قلب پاکت دوست می دارم
تو را برای دوست داشتن دوست می دارم
تو را به جای همه ی کسانی که نمی شناخته ام ...دوست می دارم
تو را به جای همه ی روزگارانی که نمی زیسته ام ...دوست می دارم
برای خاطر عطر نان گرم و برفی که آب می شود و برای نخستین گناه
تو را به خاطر دوست داشتن...دوست می دارم
تو را به جای تمام کسانی که دوست نمی دارم...دوست می دارم.

نوشته شده در دوشنبه 88/6/30ساعت 11:58 صبح توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

عیدی گرفتم امروز
اما چه عیدی بود
حرفهایی شنیدم
رفتاری دیدم
از کسی که اصلا انتظارش رو نداشتم
خیلی با خودم کلانجار رفتم و خیلی کوتاه اومدم
هی آب به دست وصورتم زد
داد کشیدم
اشک ریختم تا آروم شم و اون رو اذیت نکنم
واقعا جالبه همیشه از کسی میخوری که انتظارش نمیره
از درد دل اومدم اینجا نوشتم
دیگه نمیدونم چه کار کنم
سعی میکنم بی تفاوت شم و بشم همون آرایا ی سابق
سرد و خشک و مغرور و ضد دختر
امیدوارم عیدی شما بهتر از مال من باشه
خدیا دوستت دارم
مامانی دلم برات لک زده
برای آغوش گرم و مهربونت
مادر گل پسرت داره پر پر میشه
دلش آتیشه
اما دلش نمیاد بهت چیزی بگه
دلش نمیاد ناراحتت کنه
دوستت دارم مامی

نوشته شده در شنبه 88/6/28ساعت 3:30 عصر توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

تا به حال برای خود معیار هایی داشتم ...با رعایت بیشترشان باز هم
مانده ام که معیار برای خوشبخت بودن چیست ...سلامتی ...پول ...زیبایی ...خانواده
....افتخارات...شعور ...کدامش ؟اگر همه ی اینها با هم باشند و باز هم ...

هیچی! مهم نیستند !بگذریم !همه شان خوب هستند ولی باید ازشان
استفاده کرد!می دانی آکبند نباید بمانند ...باید بگویی ...زیبایم اما هیچ گاه نگفته
ام که ...! خانواده دارم اما هیچ گاه به آن به عنوان ابزاری استفاده نکرده ام ....!
پاکم ....هیچگاه جار نزده ام !همه چیز دارم و هیچگاه نگفته ام .

 سوارم نشوید !من مانند امثال شما زباله های غیر قابل بازیافت
نیستم !

متواضع نشدم که له شوم ...دست کم گرفته شوم یا هر چه

دلگیرم از خودم !


نوشته شده در جمعه 88/6/27ساعت 9:48 عصر توسط غریب آشنا نظرات ( ) |

<      1   2   3   4   5   >>   >
Design By : Pars Skin