سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
آدما اشک منو نمی بینن
گریه ی بی صدا خیلی بد تره
ریشه ی غمی که کاشتی تو دلم
نمی ذاره عشق تو یادم بره
آدما می گن که دیوونه شدم
آره راست می گن خودم خوب می دونم
دیگه مجنونم ازم عاقل تره
واسه ی همین نمی خوام بمونم
امروز از کوچه ی تو رد می شدم
که هواش عطر تو رو برام داره
چه کلنجاری می رفتم با چشام
تا نذارم دیگه بارون بباره
وقتی که قدم زنون رد می شدم
یاد اون عشق قدیمی زنده شد
با همه تلاشی که کرده بودم
باز دوباره اشک من برنده شد
می چکید اشکم رو جای رد پات
که ازش گلهای رنگی در بیاد
میون حرفای گنجشکای شهر
شنیدم دلت می گفت منو می خواد
انگاری هنوز تو بودی که می گفت
تا ابد میاد و پهلوم می مونه
چی شد اما که پشیمون شدی باز
اینو حتی اوس کریم نمی دونه
تک نگاهم رو زدم به آسمون
ولی حتی خدا اشکمو ندید
اونی که دنبال عشقشم هنوز
حیف که فریاد منو نمی شنید
یاد لبخندای روز اول و
یاد گریه های آخر کردم
جایی واسه من نذاشتی که حالا
دوباره بتونم و بر گردم
آره تو رفتی ولی ناز نگات
هنوزم سینه ام و آتیش می زنه
وقتی عکستو تو دفتر می بینم
هنوزم دلم می گه مال منه
این گناه منه که عاشقتم
خودتم خوب می دونی دوست دارم
ولی باز با همه ی عاشقیام
وقتشه دوباره تنهات بذارم
لگد اشکای روی گونه هام
باغ لبخندمو می خشکونه
یاد تو مثل غباری که گذشت
تا ابد توی دلم می مونه ...
Design By : Pars Skin |